کد مطلب:29803 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:115

فتنه هایی که پس از او پیش آمد












5848. امام علی علیه السلام:اگر مرا از دست بدهید، حوادثی را پس از من خواهید دید كه هر یك از شما به خاطر آنچه از مخالفان و دشمنان نورچشمی و سبُك شماری حقّ خداوند متعال، و ترس بر جان خویش می بیند، آرزوی مرگ خواهد كرد.

اگر چنین گشت، همه به ریسمان الهی چنگ بزنید و متفرّق نشوید و به شكیبایی و نماز و تقیّه بپردازید.[1].

5849. أنساب الأشراف - به نقل از جُندَب بن عبد اللَّه اَزْدی -:علی علیه السلام، هنگامی كه آنان را به سوی شام، حركت می داد و آنان راه نمی افتادند، به سخنرانی پرداخت و گفت:«... آگاه باشید كه شما پس از من، با خواریِ فراگیر، شمشیر برنده و ثروتمندی ای كه ستمكارانْ آن را در بین شما به عنوان سنّت خواهند گرفت، رویارویْ خواهید شد كه جمع شما را پراكنده و دیدگانتان را اشكبار خواهند ساخت و فقر را به خانه هایتان خواهند آورد.

به زودی آرزو خواهید كرد كه ای كاش مرا می دیدید و یاری ام می كردید و به زودی، درستی آنچه را می گویم، درك خواهید كرد؛ و خداوند، جز كسی را كه گناه می كند و ستم می ورزد، دور نمی سازد».[2].

5850. شرح نهج البلاغة - به نقل از زیاد بن فلان -:ما شیعیان و خواصّ علی علیه السلام، با او در خانه ای بودیم كه وی به همه ما نگاه كرد. در میان ما ناشناسی نبود و او همه را شناخت. آن گاه فرمود:«این جماعت بر شما پیروز خواهند شد و دست هایتان را قطع خواهند كرد و بر چشم هایتان میل خواهند كشید».

یكی از ما گفت:و تو زنده خواهی بود، ای امیر مؤمنان؟

علی علیه السلام فرمود:«از آن، به خداوندْ پناه می جویم».

[ سپس علی علیه السلام] نگاه كرد و دید كه یكی از ما گریه می كند. فرمود:«كودن زاده! آیا لذّت های دنیوی و درجات آخرت را با هم می جویی؟! خدا فقط شكیبایان را وعده داده است».[3].

5851. امام علی علیه السلام - در سخنرانی برای كوفیان -:پس از من، پادشاهی سختگیر بر شما مسلّط خواهد شد كه نه بزرگتان را حرمت می نهد و نه بر كوچكتان رحم می كند، نه عالمتان را بزرگ می شمارد و نه بیت المال را بین شما به تساوی تقسیم می كند.

او شما را خواهد زد، خوارتان خواهد كرد، در جنگ ها گرفتارتان خواهد ساخت و راهتان را خواهد بست، و بین شما و خودش حاجب (دربان) خواهد گمارد تا قوی ترین شما ضعیف ترینتان را بخورَد.

بدایند كه از بین شما، جز كسی كه ستمكار است، از خدا دور نمی گردد، و كم تر چیزی است كه رفته باشد و دوباره برگردد؛ و من می پندارم كه شما در دوره سستی هستید.[4].

5852. امام علی علیه السلام:ای مردم! من شما را به حق می خوانم و شما سرپیچی می كنید، و شما را با تازیانه می زنم و شما مرا خسته می كنید. آگاه باشید كه پس از من، حاكمانی بر شما حكومت خواهند كرد كه برای شما به این مقدار، راضی نخواهند بود؛ بلكه با شلّاق و آهن، شكنجه تان خواهند نمود.

بدانید كه هر كس در دنیا مردم را شكنجه، خداوند در آخرت، او را شكنجه خواهد كرد و نشان آن، این است كه والی یمن خواهد آمد و در پشت سر شما جای خواهد گرفت و فردی به نام یوسف بن عمر[5]، كارگزاران و كارگزارانِ كارگزاران را در چنگ خواهد گرفت.[6].

5853. امام علی علیه السلام:بعد از شما دورانی خواهد آمد كه در آن، نُه دهم حق، انكار خواهد گشت و جز آدمِ «نُوَمَه»[7]، كسی نجات نخواهد یافت.[8].

5854. معانی الأخبار - به نقل از ابو طُفَیل -:علی علیه السلام فرمود:«پس از من، فتنه ای تاریك، كور و مشكوكْ پیش خواهد آمد كه در آن، جز شخص نُوَمه، باقی نخواهد ماند».

گفتند:نُوَمه كیست، ای امیر مؤمنان؟ فرمود:«آن كه مردم نمی دانند در دلش چیست».[9].

5855. امام علی علیه السلام:پس از من، روزگاری بر شما خواهد آمد كه در آن، هیچ چیزی پوشیده تر از حق و آشكارتر از باطل نخواهد بود و نه چیزی فراوان تر از دروغ بستن بر خداوند متعالی و پیامبر او.

پیش مردم آن زمان، كالایی بی رونق تر از قرآنی كه به حقْ خوانده شود، وجود ندارد و هیچ كالایی پر رونق تر و گران تر از قرآنی كه از جایگاه خود بیرون برده شود، نیست و [ نیز] در شهرها و بین مردم، چیزی ناآشناتر از معروف و آشناتر از منكر، وجود نخواهد داشت.

در آن زمان، جُرمی ناخوشایندتر و عقوبتی زیان آورتر از هدایت به هنگام گم راهی، پیدا نخواهد شد. بر دوش كشندگان قرآن، آن را كنار خواهند افكند و حافظان قرآن، آن را فراموش خواهند كرد تا هواهای نفسانی، آنان را به این سو و آن سو كشد؛ و آن را از پدرانشان به ارث خواهند برد.

[ در آن زمان، ] از روی دروغ و تكذیب، به تحریف [ معانی] قرآن خواهند پرداخت و آن را به بهایی كم خواهند فروخت و به آن بی اعتنا خواهند بود.[10].

5856. امام علی علیه السلام - در خطبه ای كه در آن، زمان آینده را توصیف می كند -:پس از من، روزگاری بر شما خواهد آمد كه در آن، چیزی پوشیده تر از حق و آشكارتر از باطل نخواهد بود و نه چیزی فراوان تر از دروغ بستن بر خدا و پیامبر خدا.

در نزد مردم آن زمان، كالایی كم رونق تر از قرآنی كه به حقْ خوانده شود، و [ كالایی] پرسودتر از آن، اگر از جایگاه خود دور شود، وجود ندارد و در شهرها، هیچ چیزی ناشناس تر از معروف و شناساتر از منكر، پیدا نخواهد شد.

بر دوش كشندگان قرآن آن را به كناری می نهند و حافظان قرآن، آن را فراموش می كنند. در آن روز، قرآن و اهل قرآن، طردشده و تبعیدشده خواهند بود، [ همچون] دو دوست همراه در یك خط كه هیچ پناهدهی پناهشان نخواهد داد.

در آن زمان، قرآن و اهل قرآن در بین مردم هستند و گویی نیستند، و با مردم هستند و گویی نیستند؛ چرا كه گم راهی با هدایت، همراه نمی شود، گر چه [ در كنار هم] گِرد آیند. مردم بر سرِ جدایی توافق می كنند؛ ولی بر سرِ وحدت، با هم اختلاف می ورزند. گویی آنان پیشوای كتاب اند و نه كتابْ پیشوای آنان.

در نزد آنان، از قرآن، جز اسمی نمی مانَد و آنان چیزی جز خط و نگارش آن را نمی شناسند.

و از قبل، چنین بود كه بر صالحان، هر گونه ستمی را روا می داشتند. راستی آنان با خدا را دروغ می نامیدند و برای نیكی، كیفر بدی قرار می دادند.[11].

5857. امام علی علیه السلام - در خطبه ای كه در آن، آخر الزمان را توصیف می كند -:ای مردم! روزگاری بر شما خواهد آمد كه در آن، اسلام، چون ظرفی كه با محتوای خود وارونه می شود، وارونه خواهد شد.[12].

5858. امام علی علیه السلام:بر مردم، روزگاری خواهد آمد كه از قرآن، جز نگاشته آن و از اسلام، جز نام آن نخواهد ماند.

در آن روزگار، مسجدهای آنان از نظر ساختمان، آباد و از نظر هدایت، ویران است و ساكنان و آبادكنندگان مساجد، بدترین مردمِ روی زمین اند. فتنه، از آنان سرچشمه می گیرد و گناه به آنان برمی گردد. در آن مساجد، آنانی را كه از شرّشان كناره گزینند، بدان گرفتار كنند و آن كه بخواهد از آنان فاصله گیرد، به سوی آن، می كشانندش.

خداوند پاك می فرماید:«به خودم سوگند خورده ام كه بر آنان چنان فتنه ای بفرستم كه بردبار، در آن، حیران بماند» و چنین كرده است و ما از خداوند می خواهیم كه از لغزش غفلت ما در گذرد.[13].

ر. ك:ص 411 (پیشگویی امام درباره دشنام گفتن به او).









    1. الخصال:10/626، تحف العقول:115، تفسیر فرات:499/367.
    2. أنساب الأشراف:154/3، الإمامة و السیاسة:171/1، المعیار و الموازنة:186.
    3. شرح نهج البلاغة:109/4.
    4. الإرشاد:281/1، الاحتجاج:89/414/1.
    5. یوسف بن عمر بن محمّد بن حكم بن ابی عقیل ثقفی، در زمان هشام، فرماندار كوفه و بصره و خراسان بود و در دوران ولید بن یزید نیز به امارت رسید. مردی خشن و ستمكار و از نزدیكان حجّاج بن یوسف بود. (سیر أعلام النبلاء:197/442/5)
    6. الإرشاد:322/1، الغارات:458/2، الخرائج و الجرائح:45/203/1.
    7. امام علیه السلام در روایت بعدی، این واژه را معنا كرده است.
    8. عیون الأخبار، ابن قتیبه:352/2.
    9. معانی الأخبار:1/166.
    10. الكافی:586/387/8، بحار الأنوار:34/366/77.
    11. نهج البلاغة:خطبه 147.
    12. نهج البلاغة:خطبه 103.
    13. نهج البلاغة:حكمت 369.